تحليل صنعت بيمه از زبان مدير عامل بيمه تجارت‌نو؛

شيوع دلالي خسارت به جاي ارزيابي !



مديرعامل شركت بيمه تجارت‌نو درمصاحبه با نشريه “بيمه داري نوين” به بررسي چالش‌ها و مزيت‌هاي موجود صنعت بيمه با حال وهواي سيل اخير پرداخت. نيما نورالهي دركنار تحليل همه جانبه داشته‌ها و نداشته‌هاي اين صنعت وعملكرد مجموعه تحت مديريت خود، از اقدامات صورت گرفته در سيل نيز گفت. از استفرار درمنطقه تا ارزيابي و پرداخت خسارت‌ها …



1398-07-01 22:59:00 5 دقیقه



مديرعامل شركت بيمه تجارت‌نو درمصاحبه با نشريه “بيمه داري نوين” به بررسي چالش‌ها و مزيت‌هاي موجود صنعت بيمه با حال وهواي سيل اخير پرداخت. نيما نورالهي دركنار تحليل همه جانبه داشته‌ها و نداشته‌هاي اين صنعت وعملكرد مجموعه تحت مديريت خود، از اقدامات صورت گرفته در سيل نيز گفت. از استفرار درمنطقه تا ارزيابي و پرداخت خسارت‌ها … *در اين گفت‌وگو به سه سرفصل قبل از سيل، حين سيل و پس از سيل مي‌پردازيم؛ خالي از لطف نيست پيش از پرداختن به اين موضوع نگاهي به وضعيت فعلي و استراتژي‌هاي شركت بيمه تجارت‌نو داشته باشيم در آغاز از مزيت‌ها، فرصت‌ها و تهديدهاي تجارت‌نو بگوييد. در همان ابتدا كه وارد عرصه مديريت اين شركت شدم با كمك تيم مديريتي تجارت‌نو، نقاط ضعف و قوت، فرصت‌ها و تهديدها را بررسي كرديم تا به استراتژي واحدي براي حركت درست در مسير صنعت بيمه برسيم. بدون شك بزرگ‌ترين مزيت بيمه تجارت‌نو اعتبار سهام‌داران آن است كه به نوعي مي‌تواند به بهتر شناخته شدن آن در بازار كمك كند. هر چند شركت بيمه تجارت‌نو به دليل جوان بودن در بازارهاي مالي كمتر شناخته شده است؛ وليكن مي‌توان اين مسئله را به عنوان مزيت نيز در نظر گرفت؛ زيرا سبب مي‌شود تا بسياري از معضلات و مشكلات شركت‌هاي قديمي‌تر را نداشته باشيم. پس از شناسايي نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهديدها در حوزه فرصت‌ها متوجه شديم با استفاده از امتياز تازه‌تأسيس بودن شركت مي‌توانيم فرآيند كاري را تسهيل و كوتاه كنيم و روند تصميم‌گيري را سريع‌تر انجام دهيم. در كل اين نتيجه حاصل شد كه با توجه به اهميت شبكه فروش به عنوان يكي از اركان صنعت بيمه، استراتژي‌ شركت را در بازاريابي شركتي قرار دهيم. * به شبكه فروش به عنوان يكي از اركان اصلي صنعت بيمه اشاره كرديد اين شبكه در چه وضعيتي است؟ شبكه فروش صنعت بيمه سابقه بسيار طولاني بيش از نيم قرن دارد و ۶۳ هزار نفر در شبكه فروش ثبت شده‌اند. امروزه جذب نماينده ، آموزش او و فعاليت‌اش در فضاي سنتي بازار با روش‌هاي سنتي كار بسيار دشواري است. كل صنعت در حوزه تكنولوژي نيز حرفي براي گفتن ندارد؛ چون همه ما از يك شركت، خدمات و سرويس مي‌گيريم و عمده سرويس‌هاي ما شبيه به يكديگر است؛ بنابراين براي اينكه بتوانيم سهم متناسبي برابر ظرفيت نگهداري خودمان در صنعت بيمه بگيريم به استفاده از ظرفيت بانك‌داري شركتي مي‌انديشيم كه كمتر به شبكه فروش گسترده مبتني است. * پس قصد داريد از بانك‌داري شركتي به سمت بازاريابي شركتي برويد؟ بله، به همين دليل بر گروه سهام‌داري شركت از جمله بانك تجارت، پست بانك، نفت و گاز پارسيان و ديگران تمركز كرديم. * در واقع بيمه را بخشي از بانك‌داري شركتي قرار داده‌ايد؟ نه بخشي از آن نشده است؛ بلكه از ظرفيت موجود استفاده كرده‌ايم؛ يعني از ظرفيت مشتريان بزرگ بانك براي بازاريابي استفاده شده است. * اين نوع بازاريابي، شركتي است؟ بله بازاريابي شركتي است. براي بازاريابي شركتي به جاي BTOC، BTOB كار مي‌كنيم؛ چون BTOC كار كردن در صنعت بيمه مبتني بر شبكه است كه امروز به لحاظ تعداد و كيفيت، اختيار عمل لازم را نداريم و براي به دست آوردن آن نيز زمان زيادي نياز است؛ چون شبكه، آموزش و مديريت مي‌خواهد و به سازماندهي و تنظيم در فضاي بازار نياز دارد. به همين دليل بازاريابي شركتي را به عنوان استراتژي اصلي‌مان قرار داده و از ظرفيت بانك‌داري شركتي و تعامل با سهام‌داران‌ استفاده كرده‌ايم. * در مورد نحوه ارزيابي ريسك سيل در صنعت بيمه توضيح دهيد. تصور مي‌كرديد اين قرارداد، ريسك خاصي در طول چهار الي پنج سال نداشته باشد؟ امروز عمده ريسك‌هايي كه در صنعت بيمه ارزيابي مي‌كنيم حداكثر يك دوره پنج ساله است در صورتي كه براي شناسايي ريسك سيل و ارائه نرخ بايد حداقل ۵۰ سال اخير را در حوزه كارشناسي مورد توجه قرار داد؛ اما چنين روندي در كل صنعت بيمه انجام نمي‌شود. در اين چهار الي پنج سال، ريسك خاصي نبود و فقط زلزله داشتيم و سيل مهيبي اتفاق نيفتاده بود. با توجه به اينكه در كشور خشكسالي بود شايد به زلزله فكر مي‌كرديم، ولي به سيل نه. * چرا چنين روندي در كل صنعت بيمه حاكم نيست؟ همان‌طور كه گفتم؛ وقتي مي‌خواهيد ريسك سيل را در نظر بگيريد بايد يك دوره زماني ۵۰ ساله را بسنجيد؛ ولي امروز به دلايل مختلف از جمله رقابت ميان شركت‌ها، نبود آمار و اطلاعات منسجم، فقدان نقشه سيلاب و غيره كمتر به اين موضوع در تعيين نرخ شركت‌هاي بيمه توجه مي‌شود. شركت‌هاي بيمه در نهايت يك دوره پنج ساله را براي ارزيابي ريسك‌شان در نظر مي‌گيرند؛ ولي وقتي شما مي‌خواهيد خطر فاجعه‌آميزي مانند سيل را در نظر بگيريد حداقل بايد ۵۰ سال گذشته را بسنجيد. * شايد سيل اخير تجربه‌اي براي صنعت بيمه شد تا با كنترل و رصد ريسك‌ها به جمع‌آوري ديتا بپردازد. بله، تجربه‌اي شد تا شركت‌هاي بيمه دوره بررسي يك ريسك را طولاني در نظر بگيرند و اطلاعات كامل‌تري در اختيار داشته باشند. از همه مهم‌تر اينكه در اين سيل مشخص شد پوشش‌هاي اتكايي نقش بسزا و مهمي در مديريت‌ بهينه قراردادهاي شركت‌هاي بيمه دارند. * چه ميزان از قرارداد را پوشش‌هاي اتكايي در بر مي‌گرفت؟ حدود ۹۰ درصد اتكايي بود. * لطفاً به شب سيل بپردازيم؛ سيل ۱۵ شب و روز طول كشيد؛ وقتي متوجه افزايش تخريب‌هاي ناشي از سيل شديد چه احساسي داشتيد؟ خبر را كه شنيدم تصورم اين بود كه يك بارندگي ساده است. من اهل مازندرانم و با باران و آب‌گرفتگي غريبه نيستم؛ اما در ۳۸ سال زندگيم چنين حادثه‌اي نديده بودم. تصور مي‌كردم كه اين سيل نيز اتفاقي مانند اتفاقات گذشته است براي همين نگراني خاصي نداشتم؛ اما به مروركه حجم خسارت‌ها افزايش يافت ۲۹ فروردين از آقاي طالب، معاون توسعه بازار و شبكه فروش بيمه تجارت‌نو خواستم تا با استقرار در استان گلستان اطلاعات را جمع‌آوري و حجم تخريب را بسنجند. با وخيم‌تر شدن اوضاع، ۵ فروردين به شخصه عازم گميشان شدم. وضعيت سختي وجود داشت، مردم با قايق تردد مي‌كردند و منازل مسكوني را آب گرفته بود. * تصور مي‌كرديد با چنين صحنه‌اي روبه‌رو شويد؟ خير با تماشاي تصاوير سيل از صفحه تلويزيون نمي‌توان عمق فاجعه را حس كرد؛ اما وقتي به آنجا رفتم متوجه شدم كه حجم آب‌گرفتگي و سيل بسيار بالاست. اصلاً باور كردني نبود كه در تركمن صحرا مردم بايد با قايق رفت و آمد كنند. استانداري، فرمانداري، نيروهاي مردمي، سپاه و ارتش كنار مردم بودند و زحمت بسياري ‌كشيدند. سيل زندگي بسياري را كه طي ۱۰ سال، ۲۰ سال، ۳۰ سال و بيشتر ساخته بودند يك‌شبه از بين برد. تفاوت سيل با زلزله اين است كه زلزله يك بار مي‌آيد و تمام مي‌شود؛ يعني بعد از آن مردم مي‌دانند تكليف‌شان چيست؛ ولي چالش‌هاي سيل ادامه دارد. خانه‌اي كه داخل آب است صاحب‌خانه نمي‌داند با آن چه كند. * آيا تيم‌هاي ارزيابي از ابتدا حضور داشتند؟ به همراه معاونان شركت بيمه تجارت‌نو از ابتدا در مناطق سيل‌زده حضور داشتيم و جلسات سنديكا را در منطقه برگزار كرديم. تيم‌هاي ارزيابي خسارت تجارت‌نو كه ارزيابان مستقل بيمه مركزي بودند نيز متشكل از ۷۰ تيم شروع به ارزيابي كردند كه حدود ۴۸ هزار پرونده تشكيل شد. * چند بيمه در جبران خسارت اين سيل حاضر شدند، طبق آمار، شما بيشتر از ديگران حضور داشتيد. شركت بيمه تجارت‌نو به واسطه قراردادش با كميته امداد و تحت پوشش قرار دادن يك ميليون و ۹۰۰ هزار واحد مسكوني متعلق به مددجويان و با توجه به جايگاه و حساسيتي كه مددجويان در كشور دارند بله بيش از ساير شركت‌ها مورد توجه قرار گرفت؛ در حالي كه تعدادي از شركت‌هاي بيمه پروژه‌هاي صنعتي، نفتي، مهندسي، كارگاهي و كارخانه‌اي بزرگي داشتند كه خسارت جدي ديدند و رقم خسارت آنها خيلي بيشتر از كل خسارت شركت بيمه تجارت‌نو بود؛ مثلاً مرغ‌داري تحت پوشش يك شركت بيمه ۱۴ ميليارد تومان خسارت ديد. چنين خسارت‌هايي در پروژه‌هاي نفتي و مهندسي هم وجود دارد كه حجم خسارت بسياري از آنها هنوز برآورد يا رسانه‌اي نشده است؛ ولي خسارات مربوط به شركت بيمه تجارت‌نو به دليل اينكه با اقشار آسيب‌پذير كشور روبه‌رو بود و چون روي اين گروه حساسيت زيادي وجود دارد بيشتر رسانه‌اي شد. * در اين حادثه شركت‌هاي بيمه به هم‌افزايي و همياري رسيدند؟ شركت‌هاي بيمه با توجه به ارتباط‌شان با يكديگر در مناطق مختلف سيل‌زده توانستند از توان كارشناسي يكديگر استفاده كنند پرونده‌ها را به اشتراك بگذارند و يكديگر را در جريان كارها قرار دهند. بيمه مركزي در اين موضوع نقش مؤثري داشت. جلسات مشترك بسياري برگزار و بر موضوعاتي كه بر هم‌افزايي منتهي شود، تأكيد شد. * ارزيابي‌هاي خسارت از چه مناطقي آغاز شد، در جريان اين ارزيابي‌ها چند پرونده تشكيل و چه مبلغ خسارت برآورد و در نهايت پرداخت شد؟ ارزيابي‌ها از مناطقي كه آب‌گرفتگي كمتري داشت؛ مثل مازندران و گلستان آغاز و تا به امروز همچنان ادامه دارد. در جريان ارزيابي‌ها ۴۸ هزار پرونده در بيمه تجارت‌نو تشكيل و بسياري از آنها بررسي و كارشناسي شده است. نزديك به ۵۰ ميليارد تومان برآورد خسارت داريم كه در حدود ۴۰ ميليارد و ۵۰۰ ميليون تومان خسارت پرداخت شده است؛ حتي قبل از اينكه كارشناسي‌ها نهايي شوند به دليل وضعيت خاص مددجويان مبالغي به صورت علي‌الحساب پرداخت شد؛ بنابراين اين موضوع را صرفاً اقتصادي در نظر نگرفتيم؛ بلكه در قالب مسئوليت اجتماعي به آن نگريستيم. تلاش اين است كه ارائه خدمات به‌هنگام در صنعت بيمه فرهنگ‌سازي شود تا نگرش برخي از مردم كه تصور مي‌كنند شركت‌هاي بيمه خسارت نمي‌دهند، اصلاح شود. * در جريان بررسي و ارزيابي خسارات آيا با چالشي مواجه شديد كه طرح آن بتواند مورد آسيب‌شناسي در صنعت بيمه قرار گيرد؟ در اين راستا بايد به عارضه ارزيابي خسارت در صنعت بيمه اشاره كنم؛ همان‌طور كه در بحث شبكه فروش صنعت بيمه به يك مدل درست براي جذب نرسيده‌ايم، معتقدم؛ در مورد ارزيابي خسارت نيز به مدل درستي دست نيافته‌ايم. 64 هزار نفر در شبكه فروش فعال هستند؛ وقتي سرانه درآمد نماينده‌هاي بيمه را محاسبه مي‌كنيد متوجه خواهيد شد كه براي اين تعداد فعال در شبكه فروش درآمدي زير سه ميليون تومان حاصل مي‌شود. حجم عمده تخلفات و تقلبات به دليل پايين بودن سطح سرانه درآمد نماينده‌هاي شركت‌هاي بيمه است. چنين مسير غلطي در حوزه ارزيابان خسارت هم وجود دارد. اينكه ارزياب مستقل داشته باشيم خوب است؛ ولي حجم بي‌رويه اين تعداد در حالي كه قالب و مدل خاصي براي ساماندهي ندارند، به مرور چالش‌زا خواهد شد. اينكه هر كسي به صورت مستقل ارزياب مي‌شود و مي‌تواند با يك شركت قرارداد ببندد يا با شركت ديگري قرارداد نبندد خوب نيست. بسياري از ارزياب‌ها كار مابقي همكاران‌شان را زير سؤال مي‌برند تا براي خود بازاريابي كنند. * البته بسياري از ارزيابان حقوقي به اين چالش اذعان دارند. يكي از چالش‌هاي جدي سيل كه خسارت آن كم نيست و مي‌تواند به همه كارهاي خوبي كه انجام شده لطمه بزند اين است كه ارزياب ثالثي ادعا كند كه بهتر از همه ارزيابي مي‌كند؛ مثلاً به جاي اينكه بگويد كار من بهتر است با من قرارداد ببنديد سمت زيان‌ديده مي‌رود و در مقام مخالف شركت بيمه‌اي كه به او كار نداده است قرار مي‌گيرد و كار شركت بيمه را زير سؤال مي‌برد. * اگر بخواهيم اين مسئله را ريشه‌يابي كنيم علت در فقدان ساز و كارهاست؟ صنعت بيمه ساز و كار درستي در حوزه جذب ارزيابان خسارت به ويژه ساماندهي آنها ندارد؛ چنين عارضه‌اي در شبكه فروش هم وجود دارد. حجم عمده تخلف و تقلب به دليل تعداد زياد شبكه فروش و عدم سازماندهي آنها در اين بخش رخ مي‌دهد. اين اتفاقات، امروز خود را در حوزه خسارت نشان مي‌دهند؛ بنابراين نياز است تا ساز و كار مدوني در مورد نحوه فعاليت و به كارگيري ارزيابان خسارت ايجاد يا حداقل ساز و كارهاي موجود به روش بهينه بازنگري شوند. * فساد احتمالي حاصل از اين روند چه خواهد بود؟ همان‌طور كه گفتم تعداد ارزيابان خسارت در حال افزايش است، حال، افراد جديد چطور مي‌توانند صندلي ارزياب ديگر را بگيرند؟ تنها راه اين است كه كار خارق‌العاده‌اي انجام دهند؛ البته كار خارق‌العاده از اينها سراغ نداريم؛ چون عمده آنها كساني هستند كه از سيستم‌هاي دولتي بازنشسته شده‌اند؛ بنابراين نمي‌توان از آنها انتظار كار نوآورانه در حوزه ارزيابي داشت. از طرفي بسياري از آنها كار رقيب خود را تخريب مي‌كنند؛ مثلاً نزد بيمه‌گذار مي‌روند و به آنها مي‌گويند كه شركت بيمه خسارت كمي به شما داده است من براي شما خسارت بيشتري از شركت بيمه مي‌گيرم. ايراد مطرح‌شده آنقدر جدي است كه مي‌تواند به مرور زمان به صنعت بيمه ضربه بزند و با ايجاد ناهماهنگي در نهايت دلالي خسارت به جاي ارزيابي خسارت صورت بگيرد. * اين معضل در قراردادهاي بزرگ چه تأثير منفي‌اي ايجاد خواهد كرد؟ پيش‌آمدي كه مي‌تواند در اين داستان به وجود آيد افزايش اختلافات است؛ اگر بيمه مركزي به موقع ورود نكند، اين دعواها و ناهماهنگي‌ها مي‌تواند در يك قرارداد بزرگ بيشتر شود؛ چون حجم و تعداد پرونده‌ها بالاست و كارشناسي‌هاي مختلف صورت مي‌گيرد بيمه‌گذاران انتظار دارند خسارت بيشتري دريافت كنند و در نتيجه شدت اختلاف بالا مي‌گيرد. * شما چگونه با اين چالش كنار آمديد و به طور كلي راهكارتان براي حل اين مشكل چيست؟ تا به امروز تلاش كرديم در مذاكره با بيمه‌گذار آن را حل كنيم؛ ولي معتقدم؛ بيمه مركزي بايد با ورود به اين موضوعات و در قالب صدور بخشنامه‌هايي مانع از بروز برخي مسائل شود. در واقع به نوعي براي ارزيابي‌هايي كه صورت گرفته است محدوديت ايجاد كند يا كميته‌هاي تخصصي تشكيل دهد تا اگر ارزيابي در مقابل ارزياب ديگر قرار گرفت با دعوت هر دو به آن كميته به نوعي موضوع، حل و فصل شود. * اگر به موضوعات پس از سيل بپردازيم، از نظر شما اين رخداد طبيعي چه فرصت‌هايي براي صنعت بيمه ايجاد كرد؟ به نظر من سيل اخير، بزرگ‌ترين فرصت براي صنعت بيمه بود تا خود را اثبات كند و فرهنگ بيمه را ارتقا بخشد؛ به تعبير ديگر صنعت بيمه شعار مي‌دهد كه بيمه كنيد و آسوده خاطر باشيد. پس بايد در اين مواقع با ارائه خدمات مطلوب و بهنگام به تبليغ خود تحقق بخشد. اين رخداد طبيعي فرصت عملي در اختيار صنعت بيمه قرار داد تا خود را به نحو مطلوب به جامعه عرضه كند. معتقدم فرهنگ بيمه را نمي‌توان صرفاً با تبليغات جا انداخت؛ بلكه با پرداخت به موقع خسارت‌ها مي‌توان به ارتقا فرهنگ بيمه كمك كرد. * اتفاق تلخ سيل مي‌تواند يك فرصت براي آينده صنعت بيمه باشد؟ بله؛ صنعت بيمه پس از سيل مي‌تواند نرخ‌ها و شرايط را اصلاح كند كه البته نقش بيمه مركزي در اين ميان بسيار جدي است. بيمه مركزي اگر بتواند اين مديريت را داشته باشد، مي‌تواند به صنعت بيمه كمك كند. * صرفاً از بيمه مركزي به تنهايي نمي‌توان انتظار داشت، نقش تشكل‌هاي صنفي مانند سنديكا چه مي‌شود؟ بله؛ اين بحث بسيار طولاني است اينكه چرا ما نمي‌توانيم از سنديكا يا انجمن‌هاي بيمه‌اي انتظار داشته باشيم شايد به اصل ساختاري كه براي صنعت بيمه چيده‌ايم و پارادايم‌هايي كه در آن شكل گرفته‌اند، بازمي‌گردد. مثلاً فضاي بيمه‌اي ما فضاي رقابتي نيست؛ ولي پارادايم ذهني‌ خود را روي اين موضوع گذاشته‌ايم كه اين بازار رقابتي است؛ بنابراين همه دستورالعمل‌ها، آيين‌نامه‌ها و ساز و كارها را هم بر اين مبنا مي‌نويسيم. اين مبنا بناي اشتباه بر تفكري نادرست است كه مسيرهاي غلطي براي آن تعريف مي‌شود. * مسير صنعت بيمه ايران چگونه است؟ بازار بيمه ما يك بازار «رهبر پيرو» است؛ وقتي حدود ۳۳ درصد بازار را فقط يك شركت بيمه در اختيار دارد اين بازار، رقابتي نيست؛ بلكه «رهبرپيرو» است. اينجا رهبر بازار كه اتفاقاً تنها شركت بيمه دولتي است در تنظيم بازار نقش اساسي دارد؛ اگر رهبر بازار وارد رقابت با اعضاي بازار شود صنعت بيمه را بر هم مي‌ريزد. شايد دليل بسياري از مشكلاتي كه امروز درگير آن هستيم اين باشد كه مدل‌هاي پياده‌سازي‌شده بر مبناي مدل بازار، رقابتي است بر همين اساس نسخه‌هاي اشتباهي براي آن پيچيده‌ايم. * يكي از شركت‌هاي بيمه بيش از ۳۲ درصد بازار را در اختيار دارد و بقيه شركت‌ها ۶۰ درصد بازار را تشكيل مي‌دهند؛ اگر سنديكا قوي عمل كند ۶۰ الي ۷۰ درصد بازار را در اختيار مي‌گيرد. اتفاقاً رئيس شوراي عالي سنديكا همان رهبر بازار است. سنديكاي درست را چه كسي بايد شكل دهد؟ قديمي‌ها مي‌گفتند كه بزرگ بايد بزرگي كند يا بزرگي خرج دارد. رهبر بازار بايد خرج خود را بدهد. معتقدم تا زماني كه در صنعت بيمه آيين‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها و روش‌هاي پياده‌سازي‌شده در آن با ساختار بازار «رهبر پيرو» تناسب پيدا نكند همين مشكل را داريم. نظام‌ها و آيين‌نامه‌هاي موجود مبتني بر بازار رقابت نوشته شده‌اند در صورتي كه بايد بر اساس بازار «رهبر پيرو» نوشته شوند در غير اين صورت نه سنديكا نقش خود را پيدا مي‌كند و نه انجمن حرفه‌اي، در واقع همه ناگزيريم به همان نهاد ناظر اكتفا كنيم. * نهاد نظارتي در حوزه سيل زمينه چگونه عمل كرد؟ بيمه مركزي در اين مسير به ويژه در قراردادهاي اتكايي كمك زيادي به ما كرد كه جا دارد از رئيس كل، معاون اتكايي و معاون نظارتي بيمه مركزي تشكر كنم. همه اينها دست به دست هم دادند تا به موقع به تكاليفي كه در مقابل بيمه‌گذار داشتيم فارغ از نگاه اقتصادي با نگاه ارزشي عمل كنيم. * تجارت‌نو قسمت اعظم خسارات را پرداخت كرده است، دغدغه فعلي شما جداي از پرداخت خسارات چيست؟ تنها دغدغه و نگراني من اين است كه با توجه به رقابت زيادي كه در حوزه كارشناسي و ارزيابي خسارت وجود دارد افرادي كه كد ارزيابي گرفتند و نتوانستند با شركت بيمه تجارت‌نو يا شركت ديگري همكاري داشته باشند به عنوان رقيب، كارنامه مثبت و درخشان تجارت‌نو را فقط به دليل منافع خود خراب كنند. در واقع با شائبه‌افكني به نوعي عملكرد مثبت و قابل دفاع صنعت بيمه را لكه‌دار كنند. جا دارد در اينجا بيمه مركزي به عنوان نهاد ناظر براي اين نوع رفتارها الگوي نظارتي داشته باشد تا اين مسيرها مسدود شوند. به تعبير ديگر همان‌طور كه پيش از اين هم اشاره كردم ضروري است سازماندهي درستي در حوزه صدور پروانه ارزيابي خسارت براي كارشناسان ارزيابي خسارت تدوين شود تا از دلالي خسارت جلوگيري شود. * لطفاً به مربع بيمه‌گذار، بيمه‌شده، شركت‌هاي بيمه و بيمه مركزي كه با همكاري يكديگر توانستند حادثه را مهار كنند، بپردازيد. معتقدم سيل اخير براي صنعت بيمه يك آزمون بسيار بزرگ بود. در كنار همه معايب، محاسن بسياري داشت؛ مثلاً هماهنگي شركت‌هاي بيمه با يكديگر بيشتر شد، نقش واحدهاي اتكايي و مؤثر بودن آنها را در شركت‌هاي بيمه جدي‌تر و همچنين جايگاه كارشناسان فني براي ارائه نرخ و طول دوره‌هايي را كه بايد يك ريسك اندازه‌گيري شود مشخص كرد؛ اگر امروز به اين نقطه برسيم كه نرخ‌ها بايد اصلاح و به نرخ‌هاي فني‌تر نزديك شوند اتفاق‌ بسيار خوبي خواهد بود. * در اين مربع نقش شركت‌هاي بيمه در حوزه فرهنگ‌سازي را تشريح كنيد. سيل اخير به ترويج فرهنگ بيمه نيز كمك كرد، مردم بيشتر با موضوع بيمه آشنا شدند و به اين نقطه رسيدند كه ممكن است هر لحظه سيل، زلزله يا آتش‌سوزي رخ دهد؛ بنابراين خيلي‌ها تصميم گرفتند بيمه‌نامه اموال خود را تكميل كنند. اينجاست كه شركت‌هاي بيمه نقش به سزايي دارند و بايد در بازارهاي جديدي كه براي‌ آنها به وجود مي‌آيد با ارائه محصولات نو و جامع به ويژه محصولاتي كه دغدغه را از بيمه‌گذار رفع مي‌كند، آنها را جذب كنند. * در صورتي كه بخواهيد بازاريابي جديد داشته باشيد از چه نوع تبليغاتي استفاده خواهيد كرد؟ همان‌طور كه اشاره كردم ارائه با كيفيت خدمات و پرداخت به موقع خسارت، بالاترين تبليغ براي ما خواهد بود. اثري كه دو مورد فوق دارد تبليغات مكتوب، مجازي، محيطي و ديگر امكان‌ها نخواهند داشت. شركت بيمه تجارت‌نو با اينكه مدت زمان كوتاهي است كه فعاليت خود را آغاز كرده است؛ اما امروز نشان داد؛ وقتي خسارتي با اين حجم در ۲۵ استان كشور اتفاق مي‌افتد، مي‌تواند جلوتر از صنعت بيمه ارزيابي انجام بدهد و خسارت پرداخت كند. توجه داشته باشيم كه مهم‌ترين مؤلفه براي يك شركت بيمه ارائه با كيفيت خدمات و پرداخت به موقع خسارت است.

https://tejaratnoins.ir/shownews/109
.تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شرکت بیمه تجارت‌‍نو است ©